رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰



باسمه تعالی
اعیاد مذهبی
عید فطر
غزل (1)

عید آمد و بلبل ز قفس نغمه زنان   رست     
 طوطی دل از بند بدن رقص کنان جست

با کسب رضای خالق کون و مکان 
انسان بشود عاشق و دیوانه و مست  

هر کس که در این ماه ز بیگانه جدا شد         
   با دلبر دیرینه خود طرح دگر بست

دل مست رخ دلبر و دلدار و رفیق است
جان در غل و زنجیر ،گرفتار و اسیر است

این ماه بود،ماه خدا، ماه ضیافت
غفلت ز خود و گمشدگی، رخت ز ما بست       

محروم نگردد ز عنایات خداوند
هر کس که در این خوان کرم یک دله بنشست

مجبوب شود نزد خداوند دو عالم
هر کس که به یکباره ز امیال درون رست 
 
ماه رحمت رفت و ماه پاکی فطرت رسید
میثمی آسوده شد، با کاهش امیال پست

عمر تو باشد رجالی، همچو آبی در گذر
معرفت جو تا شوی سر مست وگردی حق پرست

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی


باسمه تعالی

اعیاد مذهبی

عید قربان

غزل2


می رسدفرمان رب،فرزند قربانی کنی

نفی شیطان ،ترک خواهش های نفسانی کنی


صبر کن بر دوری فرزند، چون یعقوب باش

چشم ها ، قربانی آن ماه کنعانی کنی


بوی پیراهن به کنعان می رسد از راه دور

چونکه قربانی نمودی خود ، که ربانی کنی


می بری یوسف به زندان ،می دهی صبر جمیل

تا که یوسف را برون از چاه ظلمانی کنی


عید قربان،روز قربانی شدن در راه دوست

تو شهیدان را گرامی و چه مهمانی کنی


چونکه یاران حسین در راه حق گشتند شهید

جایگاهی در بهشت عدن و رضوانی کنی


هر که قربانی کند ، امیال و انفاس درون

نفس خود را با غل و زنجیر، زندانی کنی


حق بگوید، حرف خود را ساده و در فهم عام

داستان ها را بخوان، تفسیر قر آنی کنی


می نمائی طی، مسیری پر ز انواع حیل

تا رسد روزی که خود شاهی و سلطانی کنی


گر رجالی، راه خود را راه یزدانی کند

آرزوها را دورتر از طبع حیوانی کنی


میثمی در راه حق، گر جان فشانی ها کنی

بوی تقوا گر بگیری ، عطرافشانی کنی


سروده شده توسط

علی رجالی و مهدی میثمی






باسمه تعالی
اعیاد مذهبی
عید غدیر
غزل(3)

می رسد فرمان، علی را جای خود تعیین کنید
دین حق را کامل و امر خدا تبیین کنید

چون علی بعد از تو باشد، حافظ ا سرار ما
نقش او را در جهان اعلام و هم تحسین کنید

جمع گشتند در غدیر خم، مسلمانان ز حج
زندگی را بعد من ، با نور حق شیرین کنید

بهترین هدیه برای مسلمین ، نصب علی
چون غدیر خم رسد،ای شیعیان آذین کنید

می کند تحریر قرآن را، امیر المومنین
حفظ دین باشد، که آنرا چون شما تدوین کنید

دین احمد با ولایت زنده و پاینده است
پس چرا بهر خلافت، مردمان بدبین کنید

می رسد دستور رب در آخرین حج نبی
دین حق را با امیر المومنین تضمین کنید

حکم حق را ناکثین و مارقین و فاسقین
می کنند تضییع ، جانا نقش خود رنگین کنید


میثمی خواهد ز مولا، عشق و ایمان و امید
جان خود را با علی، مولای خود، تامین کنید

می کند تبین رجالی، روز خم روز سرور
عید و جشنی می شود برپا ، جهان تزیین کنید

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی




باسمه تعالی

اعیاد مذهبی

عید مبعث

غزل(4)


می کند مبعوث پیغمبر، خدای لا یزال

تا که دین حق کند برپا و یابد آن کمال


می دهد فرمان به احمد، در بلاغ دین خود

تا شود اسلام عالم گیر و بر چیند ظلال


دین احمد، آخرین دین خدا در عالم است

شد نبی چله نشین اندر حرا ،با ذولجلال


هر که خواهد معرفت،جویا شود از دین حق

راه پیغمبر همیشه بود، راه اعتدال


عید مبعث، روز اعلام رسالت،روز وحی

در شب معراج حضرت، با خدا دارد مقال


مکه دریای فروغ وحی در آن خطه شد

بت پرستی شد ظلال و حق پرستی شد کمال


شد خدیجه صاحب فرزند یکتا فاطمه

در جهان پیدا نگردد همچو زهرا یک مثال


فاطمه خود صاحب انوار پاک اولیا ست

یازده نور مقدس، صاحب حسن و جمال


میثمی خواهان علم است و معارف از نبی 

می شود روزی که گیرد از رسول بی مثال؟


ای رجالی شد محمد، شمس عالم شمس جود

شد بر اسلام صدمه ها وارد ، بعد از ارتحال


سروده شده توسط

علی رجالی و مهدی میثمی



باسمه تعالی
اعیاد مذهبی
نیمه شعبان
غزل(5)

مژده ای منتظران، مهدی خوبان آمد
وقت شادی و شب نیمه ی شعبان آمد

قائم آل محمد، به جهان چشم گشود
وارث آل علی،مظهر ایمان آمد

منبع فیض الهی و کرم سوی بشر
بهر بیداری و برپایی قرآن آمد

او بود مظهر تقوا و همان صاحب فیض
گل نرگس ،گل بی خار گلستان آمد

رهبر امت و منجی جهان از ظلمت
پا به دنیا بنهاد، یار فقیران آمد

او بود مشعل قرآن و بود مظهر عشق
رخ تابان، شه جانان، پی فرمان آمد

دردمندان همگی منتظر رخصت حق
چونکه هادی جهان، مظهر احسان آمد

ز پس ابر برون شو، مه تاریکی شب
چونکه خورشید دل و صبح فروزان آمد

میثمی گفت مبارک به چنین نور جلی
نور قرآن و ولایت، شه شاهان آمد

تا به کی شعر سراید، چو رجالی ز فراق
گوشه چشمی بنمایی، مه تابان آمد

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی









  • ۹۷/۱۰/۱۰
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی