باسمه تعالی
شوق دیدار
دان که در این روزگار ، نیست خلوص و قرار
یک نظری کن خدا، بر من بی صبر و یار
رخصت و اذنم بده، تا که شوم سوی تو
این دل مدهوش من ،کی بشود کوی تو
ای که مرا یار نیست،همدم و دلدار نیست
دیدن معشوق هم ، با دل بیمار نیست
چشم ونظرها به توست، فکر و اثر ها ز توست
لحظه ای بر ما نما، چونکه خبر ها ز توست
ای که شدم مست یار، عاشقم و بی قرار
یک نظری کن مرا، اسوه ی عشق و وقار
حق چو دهد معرفت، می دهد او منزلت
گر به خطا شد عمل ، می کند او مغفرت
راه نشانم بده ، قادر بی منتها
چونکه رجالی بود،عاشق روی خدا
دکتر علی رجالی
@alirejali
- ۹۶/۱۲/۱۷