رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

ذکرهای آرامش دهنده:

برای هر ترسی: لا اله الا الله

برای هر غم و اندوهی: ما شاء الله

برای هر نعمتی: الحمدالله

برای هر آسایشی: شکراً لله

برای هر چیز شگفت آوری: سبحان الله

برای هر گناهی: استغفر الله

برای هر مصیبتی: انا لله و انا الیه راجعون

برای هر سختی و دشواری: حسبی الله

برای هر قضا و قدری: توکلتُ علی الله

برای هر دشمنی: اعتصمتُ بالله

برای هر کار و تلاشی: لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم


علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلی الله علیه واله):

*چرا نمازصبح میخوانیم؟

صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان میماند.

‌*چرانمازظهرمیخوانیم؟

ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه میشود.

*چرا نمازعصر میخوانیم؟

عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستورخداییم.

*چرا نماز مغرب میخوانیم؟

مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.

*چرا نماز عشا میخوانیم؟

انواع قلب


بیست نوع قلبی که در قرآن ذکر شده است:


القلب السلیم: و آن قلبی است مخلص برای خدا و خالی از کفر و نفاق و هرگونه پستی . 

{ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ }


القلب المنیب: و آن قلبی است که همیشه در حال برگشت و توبه به سوی خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا .{ مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ }


القلب المخبت: و آن قلبی است فروتن و آرام به ذکر خدا .{ فتُخْبِتَ لَهُ قلُوبُهُمْ }


القلب الوجل: و آن قلبی است که از یاد خدا می لرزد که مبادا عمل وی به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نیابد .{ وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ }


القلب التقی: و آن قلبی است که به احکام خدا احترام می گذارد .{ ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ }


القلب المهدی: و آن قلبی است که تسلیم امر خدا و راضی به قضا و قدر پروردگار است .{ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ }


القلب المطمئن: و آن قلبی است که با یاد خدا و توحیدش آرام می گیرد .{ وتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّه }


القلب الحی: و آن قلب زنده ای است که از شنیدن داستان های امت های گذشته که با گناه و طغیان هلاک شدند پند و اندرز می گیرد .{ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ }


القلب المریض: و آن قلبی است که دچار بیماری شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت های حرام .

{ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ }


القلب الأعمى: و آن دل کوری است که حق را نمی بیند و در نتیجه پند و اندرز نمی گیرد .

{ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ }


القلب اللاهی: و آن دلی است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت های دنیاست .

{ لاهِیَةً قُلُوبُهُمْ }


القلب الآثم: و آن دلی است که گواهی حق را کتمان می کند و می پوشاند .

{ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ }


القلب المتکبر: و آن دل مغرور و متکبری است که از توحید و طاعت خداوند رویگردان است ، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغیان .

{ قلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ }


القلب الغلیظ: و آن دلی است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده .

{ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ }


القلب المختوم: و آن قلبی است که هدایت را نمی شنود و تعقل نمی کند .

{ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ }


القلب القاسی: و آن دلی است که به عقیده و ایمان نرم نمی شود و وعظ و ارشاد در آن تأثیری ندارد و از یاد خداوند رویگردان است .

{ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً }


القلب الغافل: و آن قلبی است که مانع ذکر و یاد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالی ترجیح می دهد .

{ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا }


الَقلب الأغلف: و آن دلی است که پوشیده شده است به طوری که اقوال و فرمایشات رسول اکرم صلى الله علیه و آله در آن نفوذ و رسوخ نمی کند .

{ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ }


القلب الزائغ: و آن قلبی است که از حق و حقیقت اعراض می کند .

{ فأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ }


القلب المریب: و آن قلبی است که در شک و شکوک متحیر و سرگردان است .

{ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ }


اللهم إجعل قلوبنا من القلوب السلیمة المطمئنة البیضاء.. وثبتنا على الهدى والایمان


خدایا قلبهای مارا قلب سلیم ومطمئن ودرحال توبه وبرگشت به خدا و…بهترین قلبها قراربده ومارا بر هدایت وایمان ثابت قدم نگه دار.


خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.


دعاهای بسیار خوب از قرآن 


اگه فرزند صالح میخوای:

رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ 

رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ 


اگه میترسی قلبت گمراه بشه:

رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب


اگه میخوای شهید از دنیا بری:

رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ 


اگه غم و غصه ی بزرگی داری:

حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ 


اگه میخوای خودت و فرزندانت پایبند نماز باشید:

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ 


اگه میخوای همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن:

رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا 


اگه خونه ی خوب میخوای:

رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِین


اگه میخوای شیطان ازت دور باشه:

رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ 


اگه از عذاب جهنم میترسی:

رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا 


اگه میترسی خدا اعمالت رو قبول نکنه:

رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ 


اگه ناراحتی:

إنما أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّه 


هدیه سفرهای الهی

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟


حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)


پرسید آن هدایا کدامند؟


رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

1- هدیه عزرائیل 

۲- هدیه قبر

۳- هدیه نکیر و منکر 

4- هدیه میزان

۵- هدیه پل صراط

۶- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)

7- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)

۸- هدیه پیامبر

۹- هدیه جبرئیل

۱۰- و هدیه خداوند متعال


اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :

۱. رضایت حق داران.

 ۲. قضای نمازها.

 ۳. اشتیاق به خداوند.

 ۴.آرزوی مرگ.


اما هدیه قبر چهار چیزاست :

۱. ترک سخن چینی. 

۲. استبراء. 

۳. تلاوت قرآن. 

۴. نماز شب.


اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :

۱. راستگویی.

 ۲. ترک غیبت.

 ۳. حق گویی. 

۴. تواضع در برابر همه


اما هدیه میزان چهار چیزاست :

۱. فرو خوردن خشم. 

۲. تقوای راستین. 

۳. رفتن به سوی جماعت.

 ۴. دعوت به سوی آمرزش الهی


اما هدیه صراط چهار چیزاست :

۱. اخلاص عمل.

 ۲. زیاد به یاد خدا بودن. 

۳. خوش اخلاقی.

 ۴. تحمل کردن آزار دیگران



اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :

۱. گریه از ترس خداوند.

 ۲. صدقه مخفی.

 ۳.ترک گناهان. 

۴.خوش رفتاری با پدر و مادر


اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :

۱. صبر در ناملایمات.

 ۲. شکر بر نعمت.

 ۳انفاق مال در راه اطاعت خداوند.

 ۴.رعایت امانت در مال وقفی


اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :

1. دوست داشتن او. 

۲. پیروی از سنت او.

 ۳. دوست داشتن اهل بیت او.

4. زبان را از بدی ها حفظ کردن



اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست :

۱. کم حرف زدن. 

2.کم خوردن.

 3. کم خوابیدن. 

4. مداومت بر حمد


اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :

۱. امر به نیکی.

 ۲. نهی از بدی.

✅۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.

✅۴. و مهربانی کردن با همه


منبع : کتاب المواعظ العددیه. احادیث ده گانه.





بهترین زیبایی های خلقت


زیباترین کلام:بسم الله

زیباترین تکیه گاه:خدا

زیباترین دین:اسلام

زیباترین خانه:کعبه

زیباترین بانگ:تکبیر

زیباترین آواز:اذا

زیباترین ستون:نماز

زیباترین معجزه:قرآن

زیباترین سوره:حمد

زیباترین قلب:یاسین

زیباترین عروس:الرحمن

زیباترین محافظ:آیةالکرسی

زیباترین عمل:عبادت

زیباترین زیارت:خانه خدا

زیباترین منزل:بهشت

زیباترین مهاجر:هاجر

زیباترین صابر:ایوب(ع)

زیباترین معمار:ابراهیم(ع)

زیباترین قربانی:اسماعیل(ع)

زیباترین مولود:عیسی(ع)

زیباترین جوان:یوسف(ع)

زیباترین انسان:پیامبراسلام

زیباترین پارسا:علی(ع)

زیباترین مادر:زهرا(س)

زیباترین مظلوم:امام حسن مجتبی(ع)

زیباترین شهید:امام حسین(ع)

زیباترین ساجد:امام سجاد(ع)

زیباترین عالم:امام محمدباقر(ع)

زیباترین استاد:امام صادق(ع)

زیباترین زندانی:امام کاظم(ع)

زیباترین غریب:امام رضا(ع)

زیباترین فرزند:امام جواد(ع)

زیباترین راهنما:امام هادی(ع)

زیباترین اسیر:امام حسن عسکری(ع)

زیباترین منتقم:امام زمان(عج)

زیباترین عمو:حضرت عباس(ع)

زیباترین عمه:حضرت زینب(ع)

زیباترین سرباز:علی اکبر(ع)

زیباترین غنچه:علی اصغر(ع)

زیباترین شب سال:شب قدر 

زیباترین سفر: حج 

زیباترین محل تولد:کعبه

زیباترین لباس: احرام

زیباترین ندا: فطرت 

زیباترین سرانجام: شهادت 

زیباترین جنگ: نفس عماره

زیباترین ناله: نیایش

زیباترین اشک: اشک از توبه

زیباترین حرف: حق

زیباترین حق: گذشت 

زیباترین نیکی: به پدرومادر

زیباترین آغوش: آغوش مادر

زیباترین رحمت: باران

زیباترین سرمایه: زمان

زیباترین لحظه: پیروزی

زیباترین کلمه: محبت

زیباترین یادگاری: نیکی

زیباترین عهد: وفا

زیباترین دوست: کتاب

زیباترین کتاب: قرآن 

زیباترین زینت: ادب

زیباترین روزهفته: جمعه

زیباترین خاک: تربت کربلا

زیباترین ابزار: قلم

زیباترین روزسال: مبعث

 زیباترین بیابان: عرفات

 زیباترین مزار: شش گوشه

زیباترین شعار: صلوات

زیباترین قبرستان: بقیع

زیباترین زمین: کربلا

زیباترین آرزو: فرج مهدی

 زیباترین پایان: التماس دعا



نامه ای به خدا

نامه خواندنی نظر علی طالقانی به خدا


این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین‌شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و بسیار بسیار انسان فقیری بود. شبی از شدت تهی دستی و گرفتاری به این فکر می افتد که بالاخره چه باید کرد؟ آیا به مراجع تقلید وقت روی آورم؟ یا نامه‌ای به شاه نوشته و از او کمک بخواهم؟ یا به امیر المومنین توسل جویم و از فقرم به او شکایت برم؟ سرانجام شب را تا نزدیک سپیده در فکر سپری میکند و به این نتیجه میرسد که نباید به انسانها مراجعه کنم و تنها راه این است که نامه‌ای به خدا بنویسم و خواسته های خود را بصورت کتبی از او بخواهم. به همین جهت خالصانه و در اوج اعتماد و امید به خدا، نامه‌ای به درگاه خدای متعال نوشت که نامه او در موزه گلستان تهران تحت عنوان «نامه‌ای به خدا» نگهداری می شود.

مضمون نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب خدا!

سلام علیکم

اینجانب بنده شما هستم. از آنجا که شما در قرآن فرموده اید:«و ما من دایه فی الارض الا الله رزقها؛ هیچ موجود زنده‌ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده من است» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما در روی زمین. و در جای دیگر قرآن فرموده‌اید: «ان الله لا یخلف المیعاد؛ مسلما خدا خلف وعده نمیکند»

بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم:

- خانه‌ای وسیع

- همسری زیبا و متدی

- یک خادم

- یک کالسکه و سورچی

- یک باغ

- مقداری پول برای تجارت

لطفا پس از هماهنگی به من اطلاع دهید.

مدرسه مروی - حجره شماره 16 - نظرعلی طالقانی

نظر علی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر میکند که نامه را کجا بگذارم؟ میگوید مسجد خانه خداست. پس به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) میرود و نامه را در سوراخی در دیوار مسجد قایم می‌کند و با خودش میگوید: حتما خدا پیدایش میکندو به مدرسه بازمی‌گردد.

فردای آن روز، ناصرالدین شاه با درباری‌ها میخواستند به شکار بروند. کاروان او از جلوی مسجد میگذشت. از آنجا که به قول پروین اعتصامی:

نقش هستی نقشی از ایوان ماست               آب و باد و خاک سرگردان ماست

ناگهان به اذن خداوند، باد تندی شروع به وزیدن میکند و نامه نظرعلی را روی پای ناصر الدین‌شاه می‌اندازد. ناصرالدین شاه نامه را میخواند و شکار را کنسل کرده دستور میدهد کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه مروی می‌فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا‌می‌خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور میدهد همه وزرایش جمع شوند و می‌گوید: «نامه‌ای را برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما هم باید انجامش دهیم»

و دستور میدهد همه خواسته ‌های نظرعلی یک به یک اجرا شود.


هفت حرف

چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟

«ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف» 

قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت :«ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد ، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از :«ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف» ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور وانجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟» خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد ، واین مساله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سر انجام این سوال را از امام هادی (علیه السلام) پرسیدند آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره ، سوره «حــمد» است ، که این حروف هفتگانه در آن نیست .


پرسیدند : فلسفه ی نبودن این هفت حرف ، در این سوره چیست؟


فرمودند : حرف «ث» اشاره به «ثبور»(هلاکت) 

و حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ) 

و حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) و حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) 

و حرف «ش»اشاره به«شقاوت»(بدبختی)

و حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) 

و حرف «ف» اشاره به «آفت» است.



خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت ، قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد، و به اسلام گروید، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت



انسانها در زمان تولد پاک  به عالم طبیعت پا می گذارند .ولی متاسفانه با گذشت زمان روح انسان آلوده و ناپاک می گردد.با چند نوبت اقامه نماز در هر روز ، انسان همانند شستن بدن از آلودگی های روزمره ، روح خود را با ارتباط با حق تعالی آرام و تمیز می نماید. نقل است که می گویند ، اگر می خواهی حرف درست را بفهمی از بچه سوال کن.زیراکودک زیاد آلوده به دنیا نشده است. 

   انسانهای کوچک همانند آبهای استخر ، آبهای حوض و انسانهای بزرگ همانند دریا و اقیانوس از آب هستند. در حالت عادی آب راکد و دست نخورده، آرام و تمیز است.بطوریکه وقتی آنرا نگاه می کنی بسیار شفاف است.چنانچه آنرا بهم بزنی ، لجن ها با آب مخلوط و آنرا کدر می کند. ولی دریا بخاطر وجود نمک و وسعت آن هر قدر هم بهم بخورد ، باز آنرا پاک می بینی. 

   درون انسانها نیز با گذشت زمان ، اگر تزکیه و مراقبت نشود ، دچار آلودگی های بسیار می شود.ولی از آنجا یی که خداوند ستار العیوب است ، چهره واقعی و درون انسانها مخفی می ماند و برای تداوم زندگی و معاشرت با یکدیگر لازم است که مردم از درون یکدیگر خبر نداشته باشند.بعضی اوقات که صحنه در گیری و منازعه و یا امتحان های گوناگون پیش می آید ، انسانها با عکس العمل های خود مقداری از درون خود را بیرون می ریزند و آشکار می شود. 

   البته ظاهر افراد، نیز حکایت از درون و تفکر افراد دارد، که شرط لازم است ولی کافی نمی باشد.بعضا ممکن است از غفلت و نا آگاهی باشد. عده ای هم ممکن است به کارهای خوب دست بزنند و بتوانند برای مدتی مردم را فریب دهند ولی این کار تداوم ندارد.همانند انسان دروغگو که بالاخره با توجه به فراموشی امور روزمره، پس از گذشت زمان حقایق روشن و دروغ او معلوم می گردد. 

   صفات حیوانی در انسان ، در جانوران گوناگون تجلی دارد.مثلا خوک نماد بی غیرتی و متقابلا خروس نماد تجلی صفت غیرت است.بطوریکه اگر خروس دیگر به مرغ او نزدیک شود ، به دفاع می پردازد.یا اینکه طاووس تجلی زیبایی است.یا وفاداری سگ به ارباب خود مشهور است. در مقابل روح بزرگ پیامبران و صفات متعالی امام زمان ، در انسان تجلی دارد. انسان با مراقبت از نفس خود می تواند ، صفات نیک را تقویت و صفات زشت را مهار کند.














  • ۹۴/۰۵/۱۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی